English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9116 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
safe conduct U امان نامه
safe conducts U امان نامه
safe-conducts U امان نامه
escape chit U امان نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
escape chit U اتیکت امان نامه
Other Matches
the devil U امان
mercy U امان
unremitting U بی امان
protection U خط امان
slashing U بی امان
grith U امان
pledge of security U امان
temporary safe conduct U امان
respite U امان
security U امان
unrelenting U بی امان
conduct safe U خط امان
safe-conducts U خط امان
safe conduct U خط امان
safe conducts U خط امان
safe conducts U جواز امان
to give quarter U امان دادن
safe conduct U جواز امان
safe-conducts U امان دادن
conduct safe U جواز امان
chamade U کوس امان
chamade U شیپور امان
safe conducts U امان دادن
god speed U به امان خدا
plevin U حکم امان
plevin U جواز امان
to ask for quarter U امان خواستن
safe conduct U امان دادن
safe-conducts U جواز امان
to crv for mercy U خواستن امان اوردن
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
isolate U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolates U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
post boy U نامه بر
epistles U نامه
letters U نامه
epistle U نامه
correspoundence U نامه ها
carriers U نامه بر
letter U نامه
manifest U نامه
breve U نامه
manifested U نامه
manifesting U نامه
manifests U نامه
carrier U نامه بر
bill of indicment U ادعا نامه
passionary U شهادت نامه
pursuivant U نامه رسان
questionary U پرسش نامه
packet boat U کشتی نامه بر
memorandum of understanding U تفاهم نامه
recognizance U تعهد نامه
recognizance U التزام نامه
marriage contract U عقد نامه
passionary U مصیبت نامه
pigeongram U نامه کبوتر
bill of exception U اعتراض نامه
bill of divorce U طلاق نامه
bail bond U ضمانت نامه
bill of lading U بار نامه
bill of sale U بیع نامه
billet doux U نامه عاشقانه
bacchanalian song U ساقی نامه
registered letter U نامه سفارشی
road book U راه نامه
statement of a claim U افهار نامه
rental U اجاره نامه
threnode U سوگ نامه
testimonials U تصدیق نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonial U گواهی نامه
treaty U موافقت نامه
treaty U عهد نامه
treaties U موافقت نامه
treaties U عهد نامه
threnod U سوگ نامه
threnddy U سوگ نامه
protocol U پیوند نامه
stemma U نسب نامه
surety bond U تضمین نامه
swearing formula U سوگند نامه
acknowledgment U شهادت نامه
swamped with letters U غرق نامه
swearing formula U قسم نامه
sylva U درخن نامه
tenency agreement U اجاره نامه
the original letter U عین نامه
protocols U پیوند نامه
deed of gift U هبه نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
collins U نامه پر سود
circular letter U نامه اداری
certificate of incorporation U شرکت نامه
bylaws U ایین نامه
genealogical tree U نسب نامه
bylaw U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
guaranty U ضمانت نامه
l/c U اعتبار نامه
concordat U موافقت نامه
corrigenda U غلط نامه
genealogical tree U شجره نامه
deed of sale U بیع نامه
demand note U مطالبه نامه
epistoler U نامه نویس
deed of endowment U وقف نامه
deed of conveyance U صلح نامه
testimonial U تصدیق نامه
formulary U دستور نامه
gender tree U شجره نامه
decameron U داستان نامه
credential U استوار نامه
lease contract U اجاره نامه
by low U ایین نامه
deed of transfer U انتقال نامه
letter writer U نامه نگاری
letter writer U نامه نویس
letter writing U نامه نگاری
letters of administration U قیم نامه
letters of procurator U وکالت نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
letters patent U نامه سرگشوده
letters patent U نامه سرگشاده
light list U چراغ نامه
mailer U نامه رسان
letter of recommendation U توصیه نامه
letter of recommendation U سفارش نامه
letter of invitation U دعوت نامه
leetter writing U نامه نگاری
leter of condolenee U تعزیت نامه
letter book U رونوشت نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
letter missive U امر نامه
letter no U نامه شماره 5
letter of a U اگاهی نامه
letter of a U اطلاع نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter of indemnity U غرامت نامه
letter of introduction U معرفی نامه
marriage bed U عقد نامه
certificate of authority U وکالت نامه
full power of attorney U وکالت نامه
letter of attorney U وکالت نامه
power of attorney U وکالت نامه
power of authority U وکالت نامه
power of procuration U وکالت نامه
letter of reference U معرفی نامه
letter of reference U توصیه نامه
warrant of attorney U اجازه نامه
power of procuration U اجازه نامه
power of authority U اجازه نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
certificate of authority U اختیار نامه
full power of attorney U اختیار نامه
letter of attorney U اختیار نامه
power of attorney U اختیار نامه
power of authority U اختیار نامه
power of procuration U اختیار نامه
warrant of attorney U اختیار نامه
certificate of authority U اجازه نامه
full power of attorney U اجازه نامه
letter of attorney U اجازه نامه
power of attorney U اجازه نامه
waybill U بار نامه
dictionary U واژه نامه
glossary U واژه نامه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
word book U واژه نامه
wordbook U واژه نامه
dictionary U لغت نامه
glossary U لغت نامه
lexicon [dictionary] U لغت نامه
word book U لغت نامه
wordbook U لغت نامه
waybill U راه نامه
word hoard U لغت نامه
wordbook U واژه نامه
written contract U پیمان نامه
log book U رخداد نامه
Recent search history Forum search
1The evil figure scared us all.
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1Leberschwellung
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com